دل من هرزه نبود...

  

دل من تنها بود 

دل من هرزه نبود... 

دل من عادت داشت که بماند یک جا!!!

کجا؟؟؟  ادامه مطلب ...

داشتم از این شهر میرفتم...

  

داشتم از این شهر میرفتم

صدایم کردی

جا ماندم

از کشتی ای که رفت و غرق شد

البته...  ادامه مطلب ...

میتوانی از دوست داشتن برگردی...؟

میتوانی از دوست داشتن برگردی؟ 

دوست داشتن که خیابان نیست 

تاکسی بگیری، بنشینی

پیشانیت را به شیشه بچسبانی 
ادامه مطلب ...

خداحافظ...

  

در خیابان‌های سرد شب

جفت‌ها پیوسته با تردید

یکدیگر را ترک می‌گویند  ادامه مطلب ...

همه روزها فراموش میشوند...


برای همه ی ما
همه ی روزها فراموش می شوند
به جز همان یک روز
که نشانی اش را به هیچکس نگفته ایم

 

"محمدرضا عبدالملکیان"