همان روز‌های اول باید روی ماهت را می‌‌بوسیدم...

همان روز‌های اول
باید روی ماهت را می‌‌بوسیدم
خداحافظی می‌‌کردم
و می‌‌رفتم 
ادامه مطلب ...

همه ی زخم‌ها یک روز خوب می‌‌شوند...

همه ی زخم‌ها یک روز خوب می‌‌شوند

بعضی‌‌ها زود تر،

بی‌ درد تر،

بی‌ هیچ ردّی از بین می‌‌روند  ادامه مطلب ...

آدم‌ها ذرّه ذرّه محو می‌‌شوند...

آدم‌ها ذرّه ذرّه محو می‌‌شوند، آرام.. بی‌ صدا.. و تدریجی‌

همان آدم‌هایی‌ که هر از گاهی پیغام کوچکی برایت میفرستند،
بی‌ هیچ انتظار جوابی‌،
فقط برایِ آنکه بگویند هنوز هستند، 
ادامه مطلب ...

این شعر را سرسری بخوان...

این شعر را سرسری بخوان،

ولی اگر شد، دوبار بخوان!

پرسید،

چطور مینویسی از کسی که نیست؟  ادامه مطلب ...

درگیرم کن...

درگیرم کن
خسته ام
خسته از تنهایی‌
از حضورِ خودم در تاریکی‌ 
ادامه مطلب ...