دیدمش...
زیر قدم های تند صبحانه نخورده
روی دست های سرد نوازش نشده
لا به لای عاشقانه های یک طرفه
وسط بده بستان های معادلات کالا به کالا
"دوست داشتن" بود
که اینطور پر شکوه
که اینقدر پر تب و تاب
روی زمین لخ میکشید...
"شادی شجیعی"