انتظار...

انتظار...

که چیز بدی نیست !

روزنه، امیدی ست در ناامیدی مطلق ..

من انتظار را  

نه کسی منتظر است...

نه کسی منتظر است
نه کسی چشم به راه...
نه خیال گذر از کوچه ی ما دارد ماه!
بین عاشق شدن و مرگ 

خـالی شـدم از زنـدگـی...

خـالی شـدم از زنـدگـی ، از هرچـه پـایـان داشت
حسی شبیه آنچه که یک جسم ِ بی جان داشت

مــی آمــد و بــا هــرقـدم عطــر تــو مـی پیـچـیــد
لعـنت بـه شهـری کـه پس از تـو بـاز بـاران داشت 

تو دیگه داری می‌ری...

تو دیگه داری می‌ری ، این اختتام رویاست
این آخرین سکانسِ فیلمِ کازابلانکاست

من همفری بوگارتم ، مغرور و بی‌تبسم
تو اون زنی که می‌ره با مردِ نقش دوم 

من آدم تنهایی بودم...

من آدم تنهایی بودم.
با تو تنهایی ام کامل شد.
تو,
نیمِ دیگرِ تنهاییِ منی...!

" سید محمد مرکبیان "

کانال تلگرام

http://telegram.me/sherhayekhandenashode